چرا بی انگیزه هستم؟ چطور میتوانم از بی انگیزگی خلاص شوم؟
همه کسانی که دست و دلشان به کار نمیرود به دنبال دلایل و عوامل بیانگیزگی در وجود خود هستند. فرد بیانگیزه روز را شب میکند شب را به روز میرساند بدون اینکه بداند از زندگی چه میخواهد.
عوامل بیانگیزگی در افراد مختلف میتواند متفاوت از هم باشد و راهکارهای آن هم کاملا با هم فرق کند، مهم این است که این عوامل را بشناسید و به دنبال درمان و راههای از بین بردن آنها باشید. گام نخست خواستن است، باقی راه را ما همراهتان خواهیم بود.
عوامل مختلفی در بیانگیزه بودن ما نقش دارند. ولی دلیل بیانگیزگی هر چه باشد، شرکت در محیطهای مثبت میتواند نجاتدهنده بوده و فرد را از سیر در خود فرو رفتن و افسردگی و بیانگیزگی نجات دهد. آکادمی بازار در راستای افزایش انگیزهبخشی اقدام به برگزاری سمینارهای متعددی در زمینهی موفقیت و حرکت در مسیر موفقیت برگزار کرده و از این پس نیز قصد دارد همین مسیر را طی کند.
چرا بیانگیزه هستم؟
انگیزه نیروی محرکهای است که به افراد قدرت حرکت کردن را میدهد، انگیزه اهداف شما را کامل میکند. انگیزه کمک میکند تا یک فرد بداند «چرا» در وجودش چطور معنا پیدا میکند، چرا تلاش میکنم؟ چرا باید یاد بگیرم؟ چرا؟… دلیلی که باعث میشود افراد روی کارشان متمرکز شوند تا به اهدافشان برسند. ارتباط زیادی با نحوهی مشاهده خود در درون هدف و دلیل عدم تمایل به تکمیل آن وجود دارد.
وقتی فردی برای انجام کاری انگیزه دارد، معمولاً دلیل محکمی برای انجام آن دارد. با این گفته بسیاری از افراد دلایل مختلفی دارند که از کمبود انگیزه رنج می برند. ما در این مقاله در مورد چنددلیل مهم بحث خواهیم کرد.
اساسیترین عوامل بیانگیزگی
۱. من لیاقتش را ندارم.
از عوامل بیانگیزگی در اولین مورد میتوان به نبود اعتماد به نفس در افراد اشاره کرد، فرد با خودش این را تکرار میکند که من لیاقت موفقیت را ندارم و بقیه از من شایستهترند. آنها با انجام ندادن وظیفه، شروع به راضی کردن خود می کنند و از “پیشگویی” استفاده می کنند. آنها خود را متقاعد می کنند که به هر حال کار من نمیتوانم این کار را به اتمام برسانم. این تفکر، در ذهن آنها باعث می شود احساس کنند که لیاقت انجام کاری را ندارند که حتی ممکن است آنها را به یک قدم جلوتر از آنچه هستند برساند.
۲. بعضی افراد احساس میکنند که بیشتر از توانشان مسئولیت و کار به عهده گرفتهاند.
وقتی کسی پروژههای زیادی داشته باشد، تمایل زیادی برای بهتعویقانداختن وجود دارد. چنین افرادی احساس میکنند اگر کارهایی که دست دارند را تکمیل کنند، به چیزهایی که میخواهند واقعا نمیرسند پس ترجیح میدهند آنها را بهتعویق بیاندازند. تعرض نقش مهمی در فقدان انگیزه دارد. شاید مهمترین دلیل و البته شایعترین آن نتوانستن در گفتن یک «نه» ساده است. آنها نمیتوانند بگویند «نه» و کار جدید به عهده میگیرند و وقتی نمیتوانند همه کارها را به اتمام برسانند از ادامه کار دلسرد میشوند.
۳. از عوامل بیانگیزگی ترس افراد از کمک خواستن است.
مواقعی وجود دارد که فرد برای دستیابی به هدفی کمک نیاز دارد، اما غرورش اجازه نمیدهد از دیگران کمک بگیرد. آنها میخواهند به همه نشان دهند که به تنهایی میتوانند همه کارها را بهانجام برسانند، اما در واقع نمیتوانند، از طرفی از کمک گرفتن هم هراس دارند و در نتیجه دچار بیانگیزگی میشوند.
۴. گاهی برخی فکر میتوانند که به نتیجه مطلوبشان نمیرسند.
بسیاری از افراد فکر میکنند به نتیجه مطلوب میرسند اما برخی هم تصور میکنند در صورت تحقق هدف، واقعا چه اتفاقی خواهد افتاد. به عنوان مثال فردی که فکر میکند بلافاصله بعد از افتتاح فروشگاه جدید مبالغ زیادی را به دست خواهد آورد. وقتی فردی چنین تصوری دارد، در افکار خود غرق میشود و با فکر و خیال بیش از حد دچار شک میشود که شاید به نتیجه دلخواه نرسد و همین موجب دلسردی او میشود.