نقش ثروت در پیشرفت اسلام

نقش ثروت در پیشرفت اسلام

نقش ثروت در پیشرفت اسلام  جذبه اخلاق خوب

یکی از دانشمندان مذهبی می گفت تاجری را دیدم که دوست و دشمن او را تعریف و ستایش می کردند. از این کار تعجب کردم سبب آن را پرسیدم گفتند: ستایش که از او می کنند بخاطر اخلاق پاک و خوب اوست. گفتم: یکی از سرگذشتهای خوب او را برای من تعریف کنید. گفتم: این

مرد در اول جوانی اش ازدواج کرد و بعد به مشهد مقدس مشرف شد. از آنجا برای همسر جوان خودپ انگشتر فیروزه ای به مبلغ سه هزار تومان خریداری نمود. همینکه به تهران رسید نزدیک اذان بود برای ادای نماز به مسجد رفت و به عنوان اعتیاد انگشتر فیروزه ای را از دست بیرون

آورد و جلوی خود گذاشت و در حال نماز همراهش نباشد.

در کنار او مرد دیگری مشغول نماز بود و در حال نماز چشم خود را به انگشتر دوخته بود تا اینکه آهسته دست خود را روی انگشتر گذاشت و آن رابرداشته و در جیب خود نهاد. وقتی هم نمازش تمام شد حرکت کرد برود اما تاجر مشت او را گرفت و گفت از صورت تو پیداست که دزد

نیستی بلکه تنگدستی به تو فشار آورده من هم چون می دانستم وقتی که می خواستی این انگشتر را بفروشی از تو شاهد می خواهند که آیا از خودت هست یا نه؟ و شاهدی هم نداری و نیز قیمت آنرا نمی دانی آنوقت تو را متهم به دزدی می کنند و مال و آبرویت می رود از این

جهت خواستم قیمت آن را به تو بگویم و اگر هم از تو شاهد خواستند من حاضرم شهادت بدهم وقتی سخنان تاجر به اینجا رسید صورت مرد از خجالت خیس عرق شدو گفت آری این اولین مرتبه ای است که دستم را به دزدی آلوده شده است و علت آن این است که من کاسب بودم و

شکست خوردم و به خاطر خجالت در برابر عیال و فرزندان ناچار دست به دزدی زدم.

تاجر گفت ناراحت نباش الان با هم به بازار می رویم بعد به بازار رفتند و انگشتر را به قیمت فوق العاده ای فروختند و با قسمتی از قیمت آن برای مرد خانه ای خرید که دو قسمت بود یک قسمت آنرا برای منفعت مرد اجاره داد و در قسمت دیگر مرد را سکونت داد. بدین نحو او را ازاجاره

نشینی خلاص نمود و به وسیله بقیه پول هم برای او مغازه ای خرید تا در ان کسب کند و زندگی خود را تأمین نماید. آیا کسی در دنیا هست که این عمل را ستایش نکند و چنانچه این مرد مورد مدح و ستایش همگان است. ثروتمندان باید از او عبرت بگیرند و برای نجات فقرا و تهی

دستان مخصوصاً افراد نیازمندی که در چنگال مشکلات زندگی اسیر و گرفتارند اقدام کنند تا با این عمل خود هم ثواب و پاداش دنیا و هم اجر و ثواب کاملتر آخرت را خدای بزرگ به آنها مرحمت نماید.

« محبوبترین اعمال در پیشگاه »
« خداوند خوشحال کردن »

نقش ثروت در پیشرفت اسلام
« مؤمن و سیر کردن شکم او است »
( امام صادق (ع) )

 

نظم اقتصاد در زندگی

اکنون اوضای جهان غالباً تحت رعایت برنامه و نظم درآمده و با وسیله اقتصاد پیشرفت می کند و باید گفت هر جمعیت یا ملت با هر گروهی یکی از این دو وسیله ر از دست بدهند به همان نسبت از کاروان ترقی عقب می افتد و بلکه به عمیق ترین دره ها سقوط می کنند!

نقش ثروت در پیشرفت اسلام

 

با کمال تأسف مسلمانان امروز غیر از عده ای معدود. این دو حربه پیشرفت را از دست داده اند و به همین جهت هر روز عقب ماندگی آنها را در قسمتهای مختلف زندگی کاملاً مشاهده می کنیم . با وجود اینکه جبهه هایی که در طرف مقابل قرار دارند هر روز در شئون مختلف زندگی

پیشرفت می نمایند. فرض می کنیم پیشرفتهای غربی ها را نادیده گرفتیم اما چطور می توانیم پیشرفتهای

صنعتی را که ژاپن در دنیا نموده با وجود اینکه صد سال پیش یک دولت عقب مانده بوده نادیده بگیریم آیا غیر از این است که این سرزمین بوسیله برنامه و نظام و اقتصاد ترقی کرد و به همین جهت آنقدر پیشرفت نمود که اکنون دنیای صنعتی مغرب زمین را تهدید می کند در صورتی که

اسلام اولین دینی است که رعایت این دو جنبه را یعنی نظام زندگی و اقتصاد را اعلام کرد و

این مطلب را هم ببینید...
فرصت های ویروس کرونا در زمان قرنطینه خانگی

مسلمانان را بدان موظف نمود.

امیرالمؤمنین (ع) در اخرین لحظات زندگی به فرزندانش بلکه به تمام مسلمانان پیام دامنه دار و آموزنده ای می دهد که از جمله رعایت نظم و برنامه زندگی است. امیرالمؤمنین می فرماید: ای فرزندان من وای کسانیکه پیام من را به گوش شما می رسد خدای را در نظر بگیرد و در

کارهای خود منظم باشید و در باره ارزش اقتصاد هم پیامبر گرامی اسلام فرموده : ثروتمندان برای دین یاور خوبی است.

چرا اینگونه مطالب را فراموش کرده ایم در صورتیکه اقتصاد و نظم در زندگی در واقع از مسائل عمیق و جدی و عملی اسلام است.

علت پیشرفت مسلمانان

نقش ثروت در پیشرفت اسلام

علت پیشرفت مسلمانان صدر اسلام این بود که نیروهای فشرده خود را صد درصد در راه پیشبرد اسلام مصرف می کردند و این هم قرآن است که می گوید: اگر پدران، پسران، برادران و زنان و بستگان شما و اموالی که به دست آورده اید و تجارتی که می ترسید دست خوش کسادی

واقع شود و منزلهایی که به آن دلخوش کرده اید پیش شما از خداو پیغمبر و جهاد در راه خدا محبوبتر

است. منتظر فرمان قطعی خدا باشید. این آیه بهترین دلیل مطلب است و بر مسلمانان واجب می کند هر چه می تواند در راه اسلام بذل و بخشش نماید اما مسلمانان پیوسته به قهقرا برگشتند تا اینکه وضععژ آنها طوری شده است که حتی مردم اسلام حاضر نیست برای پیشبرد

اسلام کوچکترین قدمی بردارد و می بینیم اگر خمس هم می دهد به طور اقساط و گاهی برای هر کاری دلشان بخواهد آن را مصرف می کنند تا اینکه آنرا با عالم دستگردان می کند تا شاید یک دهم یا

کمتر از آن را بپردازند. یک وقت شخصی برای حساب به من مراجعه کرد که ده هزار تومان خمس بدهکار شد اما می خواست به جای ده هزار تومان فقط هزار تومان بپردازد . یک وقت دیگر مرد دیگری مراجعه کرد که ثروت او هفتصدو بیست هزار تومان بود و فقط دو هزار تومان پرداخت و

گفت بقیه را پس از بازگشت از سفر مکه می دهم و پس از مکه حتی دیاری هم نداد ، خلاصه خمسها ضایع شد و با ضایع شدن آن مسلمانان هم ضایع شدند. آری عده کمی وجود دارند که خمس را

به طور کامل می پردازند اما معلوم است که با یک گل بهار نمی شود. بعضی از مردم هم گمان می کنند وقتی می خواهند مکه بروند پرداخت خمس بر آنها واجب می شود با اینکه می دانند خمس هم مثل نماز و روضه قبل از رفتن به مکه با وجود شرایط واجب است.

جهاد مال و جهاد جان

در قرآن کریم آیات زیادی وجود دارد که به لفظ انفاق ، تشویق می کند. همانطور که در آیه ای

دستور خمس را در آیاتی احکام زکات بیان می شود.

بعضی از علما می گویند منظور از زکات عموم حقوق مالی است مگر وقتی که دلیلی برای خصوصیات آن وجود داشته باشد. این گروه استدلال کرده اند به آیه ( تا زنده هستم مرا به نماز و زکات سفارش کرد) و می گویند جمله اشهد انک قد اقمت صلاه و آتیت الزکاه در زیارت حضرت

حسین به همین معنا است و این زکات شامل خمس هم می شود زیرا خمس سبب تزکیه و

طهارت است همانطوری که در قرآن آیات دیگری هست که تشویق به انفاق می کند و الفاظ دیگری مانند وفی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم . آیا ما با جان و مال خود جهاد می کنیم ، آری. اگر ثروتمند ۵۰ درصد یا بیشتر از مال خود را بدهد او مجاهد با مال است اما اگر فقط به

پرداخت خمس قناعت کند حق واجب را پرداخته است.

بعضی از آیات قرآن تشویق و تحریص دیگران را برای اداء انفاق واجب شمرده است . بعضی از آیات هم یکی از جهات فقر را ترک یتیم نوازی و شرکت ندادن فقیر سر سفره معرفی نموده و کسانی

را که در اداء این انفاقات خودداری می کنند قرآن سرزنش می کند.

آیا ما به این آیات قرآن عقیده نداریم .

غذای خود را انفاق کرد

احادیث زیادی وجود دارد که مردم را به انفاق ، اعصاء ، وقف مهمانی ، هدیه و کمکهای دیگر مالی تشویق و ترغیب می کند . در بعضی از احادیث وارد شده صدقه از بلا و آفت جلوگیری می کند و موجب توسعه رزق می گردد و نیز صدقه گاهی جلوی مرگ و مردنهای بد را می گیرد.

این مطلب را هم ببینید...
جملات تاکیدی مثبت برای افزایش اعتماد به نفس

وقتی حضرت عیسی بن مریم (ع): پیشگویی کرد فلان هیزم کش در فلان وقت معینی می میرد ؟

اما به خلاف پیشگویی عیسی (ع) برای هیزم کش حادثه ای پیش نیامد . اطرافیان حضرت مسیح علت نمردن هیزم کش را سوال کردند فرمود: از هیزم کش سوال کنید چه کاری انجام داده است. وقتی از او سوال کردند گفت غذای خود را انفاق کرده ام. حضرت فرمود: هیزم او را تفتیش

کنید . وقتی پشته هیزمش را باز کردند افعی بزرگی در آن قرار داشت . حضرت فرمود فقط صدقه ای که

داده سبب جلوگیری بلا از او شده است.

یکی از پادشاهان هیچ شبی بدون اینکه صدقه بدهد سر به بالین خود نمی گذاشت. یک شب صدقه را فراموش کرد اما وقتی خواست به رختخواب برود یادش آمد چون در اتاق خواب پول وجود نداشت دستور داد لحاف را صدقه دادند و با لافت دیگری خوابید. صبح وقتی از خواب بیدار شد

زیر متکای خود مار بزرگی را مشاهده نمود و آنوقت یقین پیدا کرد اگر صدقه نداده بود حتماً در اثر مار گزیدن هلاک می شد.

انفاق و کمک از مال حرام

پسر خواهد یکی از روسال وزارتها، در یکی از کشورهای اسلامی برای من تعریف کرد نخست وزیر مرد خوب و پرهیزگار و با فضیلتی بود . او نیم قرن پیش زندگی می کرد. وقتی زندگی را بدرود گفت شبی خواهرش برادر را به خواب دید در حالیکه در حوض کثیف و بدبو و سیاهی افتاده

بود و دست و پا می زد.

خواهر با دیدن این منظره خیلی تعجب کرد اما همان شب بعد از مدت کوتاهی برادر را به خواب دید در حالیکه از حوض کثیف خارج شده . بدن خود را کثیف کرد و لباسهای نظیفی پوشیده بود و در باغ خوش منظره و با صفایی مثل یک نخست وزیر در کمال شادی و سرور نشسته بود.

خواهر جلو رفت و علت گرفتاری و عذاب اول شب و سبب نجات و خوشحالی آخرش را سوال کرد. برادر گفت هر چه کار خوب و خیر انجام داده بودم ازمن قبول نشد. چون گناهان و کارهای بد من کارهای خوبم را نابود کرده بود. اضافه بر این خیزرات و کمکهایی را که انجام می دادم از ثروت

شبه ناک یا حرام بود. فقط یک عمل از من قبول شد و همان عمل علت و باعث نجات من گردید.

آری او روزی هنگام عبور از محلی زنی را دیده بود با چند کودک کوچک کنار کوچه ای نشسته بودند و از شدت سرما شدید می لرزیدند. دستور داد آنها را به حمام بردند و لباسهای پر قیمت به آنها پوشاندند و یکی از زیباترین و پرقیمت ترین باغهای خود را به آنها داد. نخست وزیر در عالم

خواب به خواهر خود گفت آنچه در قیامت پاداش آن را دیدم فقط باغی بود که به آن زن تهی دست و چند کودک یتیم بخشیدم. در هر هفته مرا از آن حوض کثافت که سزای عمل من است بیرون می آوردند و در این بوستان قرار می دهند.

انفاق اهل بیت (ع)

پیغمبر (ص) پیوسته تا می توانست انفاق می کرد وقتی هم وفات کرد بدهکار بود در صورتیکه پول و ثروت مانند سیل به طرف او سرازیر بود. امییرالمؤمنین (ع) نیز هر چه می یافت انفاق می کرد و گاهی برای خود غذای روزانه هم باقی نمی گذاشت. او به کیسه پول خطاب می کرد و

می فرمود : « یا بیضاً و یا صفراء! غری غیری ». یعنی ای نقره ها و ای سکه های طلایی دیگری را فریب دهید

 من مغرور شما نخواهم شد . وقتی هم شهید شد هفتصد درهم بدهکار بود و به امام حسن (ع) وصیت کرد آن را بپردازید.

فاطمه زهرا (ع) هر چه را که می توانست انفاق می نمود با وجود اینکه چادر خودش وصله دار بود. امام حسن مجتبی (ع) در اثر احسان و انفاق فراوان به کریم اهل بیت معروف شده بود مهمان نوازی و بخششهای او حساب نداشت حتی روایت شده چند مرتبه تمام ثروت خود را به دو

قسمت نمود . نصف ر برای خود برداشت و نصف دیگر را در راه خدا انفاق کرد.

 

لینک کوتاه مطلب: http://gozaltabrizim.com/GozaLNHg6b
دیدگاه خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 4 =

بالا