چقدر مطابق علاقه و روحیات واقعی خودتان زندگی میکنید؟
برخی افراد را میبینیم که درونا و عمیقا از وضعیت زندگی خودشان رضایت خاطر ندارند و نوعی نارضایتی درونی را همیشه با خود دارند؟ چرا چنین است و ما نمیتوانیم از زندگی خودمان رضایت خاطر داشته باشیم؟ چطور میتوانیم درونا و بهصورت واقعی و از ته قلب بگوییم، خدایا شکرت، از زندگیام لذت میبرم. باید موانع موجود بر سر راه دستیابی به احساس رضایت را بشناسید.
از خودت بپرس ؟
آرزو و هدف زندگی شما چیست ؟
به چه کارهایی علاقه دارید؟ چقدر مطابق علاقه و روحیات واقعی خودتان زندگی میکنید؟
هرکسی به نوعی روز را به شب میرساند و ساعتی که در اختیار دارد را به کاری مشغول است. ولی در این بین، سوال مهم آن است که این زمان را صرف چه کارهایی میکنیم و چقدر از زندگی و وضعیتی که داریم درونا رضایت خاطر داریم؟
اصلا رضایت درونی چگونه و از چه طریقی حاصل میشود؟ چه کارهایی باعث میشود رضایت درونی ما افزایش پیدا کند و چه کارهایی باعث میشود نسبت به زندگی دلسرد شویم؟
رضایت درونی در زندگی
موضوع رضایت درونی در زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است. به این سوالات پاسخ بدهید:
- آیا از وضعیت جسمی خودتان رضایت دارید؟
- وضعیت ارتباطی شما چطور است؟ با چه تیپ شخصیتی افراد مراوده دارید؟
- آیا با عزیزان و دوستان خودتان ارتباط خوبی دارید؟
- آیا از شغل خودتان رضایت دارید؟
- آیا درآمدتان کفاف خرجهای زندگی را میکند؟
- آیا خودتان را فردی جذاب و دوست داشتنی میدانید؟ یا اینکه در تصورات خودتان، فردی غیرجذاب هستید؟
- آیا اطرافیان به شما احترام میگذارند یا از سوی دیگران طرد میشوید؟
…
این سوالات یک طرف، سوال مهمی دیگری در زندگی ما وجود دارد که در فراز و فروز زندگی گم میشود. آن سوال مهم این است که:
آیا تا به حال به این سوال فکر کردهاید؟ پاسخی برای این سوال دارید؟ آیا این سوال جایگاهی در زندگی شما دارد؟ آیا میتوانید برای این سول پاسخ روشن و دقیقی مشخص کنید؟
هر کسی در این دنیا به موضوعاتی علاقه دارد. اما مهمترین چیزی که به آن در زندگی علاقه دارید چیست؟ به چه چیزی بیش از همه چیز در زندگی علاقه دارید؟ آیا اصلا به علایق و سلایق خودتان در زندگی اهمیت میدهید؟ دوست دارید چه کارهایی را در زندگی انجام دهید؟ با چه افرادی معاشرت کنید؟ چه کارهایی را به پایان برسانید؟ به چه شهرهایی سفر کنید؟ از کدام نقاط دنیا دیدن کنید؟
دوست دارید، روزهای زندگی خودتان را چگونه سپری کنید؟ وقتی صبح چشم باز میکنید دوست دارید زمان خودتان را صرف چه کارها و فعالیتهایی کنید؟
آیا دقیقا میدانید به چه چیزهایی علاقه دارید؟ آیا نسبت به چرا باید به علایق خودتان اهمیت بدهیم؟
چقدر به علایق خودتان در زندگی اهمیت میدهید؟
برخی افراد بهگونهای زندگی میکنند که گویی عمر نوح دارند و قرار نیست روزی از این دنیا بار سفر بسته و بروند. هر کسی با روحیات خاص خودش به این دنیا آمده است. همان طوری که انسانها اثر انگشت متفاوتی دارند، همانطوری که هر کسی منحصر به فرد است، علایق و سلیقههای متفاوتی هم دارد.
هر موجودی در این هستی منحصر به فرد آفریده شده است ولی گاهی به گونهای زندگی میکنیم که گویی همه مان شبیه به هم هستیم و مجسمههایی هستیم که از یک ماشین تولید شدهاند. هر کسی روحیات متفاوتی دارد ولی گاهی به این موضوعات بی توجه هستیم.
وقتی مطابق با ساختار روحی و روانی خودمان زندگی نمیکنیم، نمیتوانیم به موفقیتهای خوبی در زندگی دست پیدا کنیم. تصور کنید که شما روحیهی لطیفی دارید و واقعا عشق نواختن موسیقی هستید، ولی به دلیل مسایل مالی تا این لحظه نتوانستهاید برای این اشتیاق درونی سرکوب شده کاری انجام بدهید.
یا تصور کنید که واقعا تمایل دارید کوه بروید ولی در طی سال فقط چند بار چنین امکانی برای شما فراهم میشود و مجبور هستید همیشه کار کنید. یا مثلا هستند افرادی که واقعا دوست دارند زمانهایی را به دل طبیعت بروند، ولی مجبور هستند سه شیفت کار اقتصادی بکنند و به همین دلیل راه هیچ زمان آن فرصت ایجاد نمیشود.
اگر به این علایق درونی خودتان بیتوجه باشید و آنها را سرکوب کنید، درنهایت روزی میرسد که میبینید واقعا برای خودتان کاری نکردهاید و این اندوه و غم وجودتان را فرا میگیرد.
با خودتان رو راست باشید
همیشه یادتان باشد که باید با خودتان روراست باشید. این زندگی شما است و صاحب اختیار اصلی آن بعد از خداوند، خودتان هستید. فرصت زندگی کوتاه است؛ قدر آن را بدانیم. باید قدر فرصتهای زندگی را بدانیم و مراقب باشیم وقت خودمان را به هیچ و پوچ هدر ندهیم.
با خودتان رو راست باشید. وقتی کسی با خودش رو راست است یک سری کارها را انجام میدهد و یک سری کارها را انجام نمیدهد:
وقتی با خودتان رو راست باشید:
- دقیقا میدانید در زندگی چه چیزهایی را واقعا و درونا دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید.
- دقیقا میدانید چه زمانهایی در حال تنبلی کردن هستید و چه زمانهایی کار را درست و کامل انجام میدهید.
- وقتی با خودتان رو راست باشید به خودتان دروغ نمیگویید و سر خودتان را گول نمیزنید.
وقتی با خودتان رو راست نباشید:
- تنبلی و بی مسئولیتی خودتان را پنهان میکنید.
- اصلا نمیدانید چه میخواهید و به دنبال چه هستید.
- واقعا قدر فرصتهای زندگی را نمیدانید.
سعی کنید مصداقهای رو راست بودن و رو راست نبودن با خودتان را هر چه سریعتر مشخص کنید. یادتان باشد این زندگی شما است و این خود شما هستید که باید زندگیتان را بسازید و به دست هر بادی ندهید.
علایق خودتان را بشناسید؟
وقتی از کسی سوال میکنم به چه چیزی در زندگی علاقه داری و دقیقا نمیداند چه جوابی به این سوال بدهد، واقعا ناراحت میشوم. مگر میشود کسی نداند در این دنیا به چه چیزی، به چه کاری، به چه مهارت و حرفهای علاقه دارد؟
مگر میشود فقط در این دنیا پاسخ سوال چه غذایی را بیشتر دوست داری را بدانیم و بس؟ برخی افراد فقط پاسخ چنین سوالاتی را میدانند: من عاشق فلان رنگ هستم. من عاشق فلان غذا هستم. من میمیرم برای فلان بازیگر سینما. من واقعا عاشق صدای فلان خواننده هستم و …
این علایق و سلایق در جای خودشان عالی و قابل تحسین هستند. ولی آیا ما انسانها به همین علایق و یه همین خلاصه میشویم. در سفر زندگی اهداف، آرزوها و آرمانهای بزرگ زندگی مان چیست؟ وقتی دقیقا نمیدانیم به چه مهارتی علاقه داریم، دقیقا نمیدانیم چه هدفی در زندگی داریم و روی مسلط شدن به چه قابلیتهایی باید کار کنیم، خودمان از زندگی واقعی محروم کردهایم.
زندگی جریان دارد و این ما هستیم که با ندانم کاری و بی اطلاعی عمر خودمان را هدر میدهیم.